آوا آوا ، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

آوا بانوی اردیبهشت

آوا در کریسمس 2012

1391/10/10 16:12
نویسنده : مامان آوا
1,408 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

از چی بگم ..از شیطونی ها و شیرین کاریها و شیرین زبونی های این آوا خانم ...قلب

وقتی که خونه هست اصلا هیچ کاری از دیدیش مخفی نمیمونه ..هواسش به همه چیز هست و اگر هواسم باشه روی میز غذا خوری راه میره و خلاصه از  دیوار راست میره بالا ....بالا رفتن از پله رو که خیلی وقته یاد گرفتی ولی الان دیگه کامل از پله پایین هم میایی و اون نرده جلوی در که از پله بالا نری رو برداشتیم بعد 1 سال ولی هنوز بالا داریم نرده که یه وقتی از این اتاق میدوی توی اون یکی اشتباهی پایین نری .استرس

جملات 2 الی 3 کلمه رو میگی ...مثل موبایل مامان و از این قبیل ...مفهموم همه چیز رو میدونی و حتی اگر حواست هم به صحبت من و بابا نباشه میگیری ....و جالبه یادت هم میمونه .لبخندچشمک

نقاشی رو خیلی دوست داری ...اسمت رو فارسی مینویسم کاملا تشخیص میدی آوا نوشتم یا هر کی بنویسه بگه چی نوشتم میگی ...2هفته پیش از این تخنه ها جادویی خریدم که هفته بعدش سر مدادش رو تابود کردی و دیگه به درد نمیخوره ....انقدر هم گرون بود اینجا دلم سوخت خوب ...فدای سرت

هفته قبل بعد شب یلدا بد جوری مریض شدی ...3 شباته روز تب...دارو دادم تا بعد کریسمس ببرمت دکتر ...دکتر هم گفت که گلوت چرکی شده و انتی بیوتیک داد بهت که 7 روز بخوری ...الان بهتره خدا رو شکر .

الان توی تعطیلات برای سال نو میلادی هستیم و مهمونی بازی و اینها ....

عکس ادامه مطالب

اوا و اولین برف امسال ..دم در میخواست بره مهد کودک (منظره پشت یه قسمت از مهد اوا ...ساختمون اینها توی عکس دیده نمیشه )

دیدم هوا سرده حتی توی راه دیگه با لباسهایی که توی مهد میرین بیرون بازی میکنید و گرم هست مبرم و میارمت ...وروردی خونه میخوای بری مهد

آوا کوچولو سوار بر موتور در نمایشگاه ماشین

کادوی اوا به مامان و بابا برای کریسمس ....اون کارت رو با پست فرستادن خونمون و اون یکی رو هم روز قبل تعطیلات توی مهد دادن به من که از طرف اوا به ما هدیه شده ..عکس باز شده رو ندارم ..ولی یه بوم کوچولو که اوا نقاشی کرده و یه مقوا که آوا دوتا دستهاشو چسبونده روش که رنگی بوده ..جالب بود و مرسی مامان جون برای این هدیههای قشنگت

آوا توی خونه قبل رفتن به خونه بیرون شهر برای یلدا با دوستان (3 شب )

خونه بیرون شهر ...چسبده به دریا ..مدرن تر از خونه ما (هاهاها)..عکس از داخل روی بالکن رو گرفتم و دریا ..به علت سرما برون نرفتم

آوا در شب کریسمس..مهمونی کریسمس

آوا و کادوهای کریسمس ...البته چند تاش اینجا نیست

انقدر شیطون شدی که اصلا یه عکس درست و حسابی ازت نمیتونیم بگیریم

خدایا ممنون برای همه چیز مخصوصا داشتن این دخمل خوشمزه و خوردنی .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان رانيا
11 دی 91 23:11
كريسمس مبارك كادوي خوشمل به مامان و بابا مي دي افرين عكس كنار درخت خيلي ناز.
هدی مامان مبین
12 دی 91 9:11
چقدر تو نازییییییییییییییی اوا من عاشق چشماتم هزار ماشالا همیشه به خوشی و گردش و شادی....میبوسمت خوشتیپ ناز پستونکی
سپید مامان علی
22 دی 91 0:31
کریسمس مبارک آوا جونی فدات بشم که کار هندی خودت رو به مامان و بابا هدیه میدی کادوهای خودت هم مبارک باشه دوست دارم هوارتاااااااااااااااااااا
صد آفرین
6 بهمن 91 22:11
قابل توجه مهدکودک ها در سراسر کشور فروش کارت صدآفرین با تخفیف ویژه فقط مخصوص مهد کودکها در سایت فروش آسان شیز آموزش زبان فارسی با اشکال و تصاویر جالب برای کودکان و خردسالان عزیز و دوست داشتنی امان ابزار کمک آموزشی جالب و موثر
سپید مامان علی
12 بهمن 91 11:24
چرا وبلاگ این دخمل خوشگله رو بروز نمی کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خاطره مامان بردیا
16 بهمن 91 20:52
چقدر بزرگ شدی عزیزم...عکسات خیلی نازه همشون
صوفی مامان رادمهر
26 بهمن 91 9:04
چقدر ناناز تر شدی آوای شیرینم... دوستت دارم خاله