عکس های آوا خانمی در تابستان ۹۲
سلام عزیز دل مامان .....دختر مهربون مامان .
روز به روز خانم تر و فهمیده تر میشی ....کامل صحبت میکنی و درباره همه چیز نظر میدی ...چی میخوری با چه لیوان یا قاشقی میخوری غذا ....درباره لباس پوشیدن من و بابا و اینکه چقدر لباسمون قشنگه و خوشگل شدیم و ما هزار بار قربونت میریم و میبوسیمت ....
درباره لباس های خودت هم باید خودت انتخاب کنی و نظر بدی که چی میپوشی .
فارسی رو کاملا صحبت میکنی و میفهمی ولی توی مهد هم به زبون اینجا صحبت میکنی و توی خونه تشحیص میدی که کدوم مال خونه هست کلمه ها و کدوم رو باید توی مهد بگی
هفته دیگه من و بابا و شما داریم به ایران سفر میکنیم و همه از حالا منتطز تو شیرین زبون مامان هستن
توی ادامه مطالب عکس های تابستون رو میزارم >
آوا در مرکز شهر
نزدیک خونه در راه خرید با مامان در روز آفتابی
توی اب دریا ...سرد بود آب ولی همه بچه ها توی اب بودن تو هم رفتی ...
مرسی از خاله ندا مهربون بابات این لباس قشنگ
آوا و قایق سواری ..امسال چند بار که رفته بودیم کابین و قایق داست سوار شدی و کلی دوست داشتی .
اینقدر که مداد رنگی و مازیک توی خونه ریحتی که ما تصمیم گرفتیم جند تا قفسه برای کتاب هات و یه میز بخریم واست و دکور اتافت رو عوض کردیم ...
عکس قبل تغییر >افتاب افتاده و عکس خوب نشده
در حیاط خونه ...الان دیگه پاییز داره میشه و هوا سرد شده ...
یعنی اون کیف پستونک هات هم همراهته میخوایم بریم بیرون ...
خدایا همیشه دخترم سالم و شاد باشه(آمین )