آوا آوا ، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 23 روز سن داره

آوا بانوی اردیبهشت

از ایران مینویسم

1390/6/23 20:18
نویسنده : مامان آوا
316 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام

من خوبم ......خونه مامانی و مادر جون حسابی خوش میگذرونم .....گرما میخورم حسابی ...همش با 1 دونه لباس هستم ...

همش میان دیدنم .....روزا اول چون کسی رو به جز مامان و بابا نمیشناختم گریه میکردم بغل همه ..الان خیلی بهتر شدم و میرم بغل عمه ها و عمو و دایی ها....

مهمونی هم میرم .....اول هفته برای بابا جون تولد گرفتیم ..من و مامان ....کلی هم عکس انداختیم که برگشتیم خونه میزایم اینجا تا دوستام هم ببینن .....

امروز هم مامان و بابا منو از صب تنها گذاشتن خونه مامانی و رفته بودن بیرون تا ساعت 4 ....یک کمی شیر خشک خ.ردم تا مامان برگشت ....مامانی میگه اصلا از صب لبخند نزدم ...تا مامانمو دیدم گل از گلم شگفت ......

دیگه بوس برای دوستای گلم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

فهیمه مامان حدیث
29 شهریور 90 13:27
امیدوارم ایران به آوا جون کلی خوش بگذره
سمانه مامان کیمیا
3 مهر 90 11:22
امیدروارم کلی خوش بگذره ولی چرا عکس نمیذاری از سفرتون؟!
خاطره مامان بردیا
25 مهر 90 18:14
انشاء اله که ایران حسابی بهتون خوش گذشته باشه... می دونم که خسته سفری ...اما حالا که برگشتید خونه زودی بیا وبلاگ این دخملی رو به روز کن که منتظریم... عکسای سفر و بزار برامون سارا جون