عکس تولد آوا جونی
بعد از کلی خستگی ..با دیدن عکس ها همه وجودم رو شادی میگیره ...همه چی خوب بود و مراسم به خوبی برگزار شد ....
تولدااوا روز شنبه بود ولی جون جایی رو خالی پیدا نکردیم که مراسم بگیریم روز 1 شنبه گرفتیم که همه هم تعطیل بودن و امدن ...حدود 75 نفر مهمون داشتیم .....
همه غذاها و دسرها رو خودم درست کردم ....البته دوستام هم کمکم کردن دستشون درد نکنه ....
روز 1 شنبه ساعت 1 رفتیم محل جشن رو تزئیین کنیم . میزها رو بچینیم ..اخه اونجا خالیه و باید به
تعداد مهمون ها میز بزاری از توی یه اتاق دیگه ....کلی بادکنک ترکید ....باد میکردن با بادکنک باد کن و هی میترکید ....دیگه
نمیتونستم خیلی چیز میز روی دیوارها بزنیم چون اجازه نداشتیم ..عکس سالن قبل از امدن مهمون
.
میز میوه و تنقلات ازمیز چایی و قهوه هم عکس ندارم
میز غذا ها : شامل باقالی پلو با ماهیچه ...زرشک پلو با مرغ ...ماکارونی ...فسنجون ..قرمه سبزی ..ماهی شکم پر و ماست موسیر و سالاد
بعد از شام هم مراسم کیک بریدن داشتیم ...اینم کیک دخملی که بعد از کلی گشتن یه کافه قنادی فرانسوی قبول کرد برای ما درست کنه ...
البته آوا فوت نکرد شمع رو و دوستاش دست جمعی شمع فوت کردن
بعدش هم کیک رو گذاشتیم روی میز دسرها و بین مهمون ها تقسیم کردیم ..میز دسرها
شامل ..کیک شکلاتی ..کیک سیب ..کیک نارگیلی ..شله زرد ...کارامل...پودینگ شکلاتی و موزی . ÷له زنگین کمون و خرده شیشه و کیک تولد
مراسم تا 11 شب بود ...کادوها هم بچه ها زحمت کشیده بودن و پول گذاشته بودن که من امدم ایران برای اوا چیزی بخرم ..حدود 2میلیون پول به پول ایران + یه گشواره طلا سفید +یه آشپزخونه باربی +دو دست لباس بارونی که ابنجا مهد کودک باید بپوشه اونها رو +یه گلدون کریستال که به مامان اوا رسید
کادوی خودمون هم یه گردنبند و دستبند کفشدوزکی ..ببخشید عکس ندارم از اینها ....
قربون دخملیم بشم که به خاطرش مامانش اراده کرد که مراسم بگیره ...اخه الان 3 ساله میخوایم سالگرد ازدواج بگیریم ولی کو اراده ....
فدای عزیزم بشم من ..امروز واکسن 1 سالگیش رو زدیم ....کلی گریه کرد ....وزن 9400 و قد 77 سانت ....