آوا و شیطونی
خیلی وقته که تنبلی میکنم و نمینویسم ..البته دخمل نازم وقتی برای من نمیزاری که بنویسم ...
کارهای آوا تا الان :
الان آوا کاملا من و بابایش رو میشناسه ..کامل میشینه ...جهار دست و جا میره (در 7 ماه و 2 روزگی ) از میز و هر چیزی میگیره و بلند میشه ..دندون نداره هنوز ....شیطونی و اتیش سوزوندن هم که نگید اخرشه ....خوابش خوبه ساعت 11 شب میخوابه تا 9 ..10 صبح ...چند باری برای شیر بیدار میشه ...صبحونه ..نهار ...عصرونه و شام رو هم خوب میخوره ....بلده بوس کنه ....و چیزی رو که میخواد میگه بده بده بده ......قربونش برم هر چی میگیم رو سعی میکنه تکرار کنه ....برنامه کودک و اگهی بازرگانی رو خیلی دوست داره .....بچه ها رو هم خیلی دوست داره و بوسشون میکنه ...دخملیم اجتماعیه دیگه .....(ماشالا )
برای کریسمس کلی کادوهای خوشگل گرفته و کلی هم کادو داده ..... چند تا از کادوهای آوا :
توی این مدت یه روروئک خوشگل برای دخملی خریدیم که خیلی هم دوسش نداره ...اینم عکس آوا که بعد حمام روروئک سواری میکنه ...هوا سرده کلاه داره
برای سال نو میلادی رفته بودیم اسلو خونه دوستامون چند روزی خوابش بهم ریحته بود و کلی شبها موقع خواب گریه میکرد ..الان بهتر شده ....دومین مسافرت با ماشین آوا بود ....برف هم بارید بود ولی مراقب بودیم که سرما نخوری مخملم
آوا در کالسکه توی برف:
بالاخره دخملی صندلی غذا دار شد ....اونم خاله و عمو جونش از لندن براش خریدن دستشون درد نکنه ...آخه اینجا پیدا نمیشد این مدل ...
آ
ببخشید مامانی ..من خیلی تنبلی میکنم و عکس نمیگیریم خیلی(یعنی بابایی میگیره ولی من تنبلب میکنم از توی هارد بردارم ) ....قربون دخمل خوش اخلاقم بشم(بوس)